تالشه نغمه ( بغ؁ض خ؁زان)

شعر تالشی و دلنوشته های (بغ؁ض خ؁زان)

تالشه نغمه ( بغ؁ض خ؁زان)

شعر تالشی و دلنوشته های (بغ؁ض خ؁زان)

سه تارم راست می گوید......


ﺳﻪ ﺗﺎﺭﻡ ، ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ،

 ﮐﻤﯽ ﻧﺎﮐﻮﮎ ﻭ ﺑﺪ ﺣﺎﻟﻢ

ﻣﺨﺎﻟﻒ ﻣﯿﺰﻧﻢ ، ﺯﯾﺮﺍ ،

 ﻣﺨﺎﻟﻒ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﻗﺒﺎﻟﻢ

ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺍﻣﺸﺐ ﺭﺍ 

ﺩﺭ ﺁﻭﺍﯾﺶ ﺭﻫﺎ ﺑﺎﺷﻢ

ﻭﻟﯽ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ ، 

ﻭﻟﯽ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﺑﯽ ﺑﺎﻟﻢ

ﺍﺳﯿﺮ ﺍﺷﮏ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻥ ،

 ﺍﺳﯿﺮ ﺑﻐﺾ ﺣﺮﻣﺎﻧﻢ

ﮔﻠﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﺸﺎﺭﺩ ﺩﻝ ،

 ﭘﺮ ﺍﺯ ﻗﯿﻠﻢ ، ﭘﺮ ﺍﺯ ﻗﺎﻟﻢ

ﻧﻪ ﺁﻫﯽ ﻭ ﻧﻪ ﺳﻮﺩﺍﯾﯽ ،

 ﻧﻪ ﺷﻮﺭﯼ ﻭ ﻧﻪ ﻏﻮﻏﺎﯾﯽ

ﺩﻝ ﺁﺭﺍﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ 

ﺗﺎ ﮐﻪ ﭘﺮﺳﺪ ﺣﺎﻝ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﻢ

ﺑﻪ ﺩﺍﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ 

ﻭﻟﯽ ﺩﺍﻣﻦ ﮐﺸﯽ ﮐﺮﺩﯼ

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﺍﺯ ﭼﻪ ﻣﯿﻨﺎﻟﻢ


متن.. ارسالی

روزه ام روزه سکوت....


خدایا....

روزگاریست روزه ام

بی سحری بی افطار


غرق در دلسوزه ام

همه شب تا ب سحر بیدار


حکم تو در روزه بر این است

از اذان صبح تا برسد افطار


حکم تو بر من چرا چنین است

ز اذان ازل تا برسد نماز اخر کار


گفتی پاداش تو بر هر روزه دار رواست

من که مدام روزه ام پاداش من پس چهاست


فرق من و دیگران در کجاست

یا که گشنگی و حسرت و دیدن بر من رواست

زین میان من که گسستم تارو پود

حال گیرم روزه ای از جنس سکوت


علی رستم پور

بیاییم از بدی ها بگذریم


بیاییم از بدی ها بگذریم قدری مهربانتر شویم


ماه مهربانی هاست بیا اصلا ادمی دیگر شویم


چیستت این همه جنب و جوش و خروش


انچه می ماند خاطره ایست چه بد و خوش


علی رستم پور هفتخوانی

.....................................................................

مرد درحال تمیز کردن اتومبیل تازه خود بود که متوجه شد پسر 4 ساله اش تکه سنگی برداشته و بر وری ماشین خط می اندازد .


 


مرد با عصبانیت دست کودک را گرفت و چندین مرتبه ضربات محکمی بر دستان کودک زد بدون اینکه متوجه آچاری که در دستش بود شود


 


در بیمارستان کودک به دلیل شکستگی های فراوان انگشتان دست خود را از دست داد .


 


وقتی کودک پدرخود را دید با چشمانی آکنده از درد از او پرسید : پدر انگشتان  من کی دوباره رشد می کنند ؟


 


مرد بسیار عاجز و ناتوان شده بود و نمی توانست سخنی بگوید ، به سمت ماشین خود بازگشت و شروع کرد به لگد مال کردن ماشین ..


و با این عمل کل ماشین را از بین برد و ناگهان چشمش به خراشیدگی که کودک ایجاد کرده بود خورد که نوشته بود :


 


( دوستت دارم پدر ! )


 


روز بعد مرد خودکشی کرد .


عصبانیت و عشق محدودیتی ندارند .


یادمان باشد چیزها برای استفاده کردن هستند و انسان ها برای دوست داشتن .


مشکل دنیای امروزی این است که انسانها مورد استفاده قرار می گیرند و این درحالی است که چیزها دوست داشته می شوند .